پيام
+
کي ميدونه اين *درد* چه عذابي داره...
*داغِ مـادر* ديدن چقدر دشواره...
لحظه اي که ديدم *روي خاک افتاده گوشواره*...
به کي بگم که *مادرم* تا خونمون چه حالي داشت..
دستشو رو شونم گذاشت...
*ديگه خودم شدم عصاش*....
هي مينشست روي زمين *جوني نمونده بود براش*...
*آروم آروم*...
*نفس نفس*...
*گريه ميکرد يواش يواش*...
.
.
.
*غريبــــ ِ مـــادر حَــســَن(عليه السلام)*...

* کميل *
93/2/6
تشنه...
...
دلآرام
:'(
تشنه...
:'(
محب الزهراء
:'( غريب مادر ... حسن