پيام
+
*تمــام شد*...
*مُحَـــرَمَ* ات تمــام شد...
تمام شد و من *دستم خالي*...
*شروع شد*...
*اشک* هاي *زينب (س)*...
ناله هاي فراق *برادر*...
نشناختن هاي *زينب(س)*...
سنگ هاي کوفيان..
هلهله ي حراميان...
و ادامه دارد...
*نفهميدن هاي من*...
*نمُردن هاي من*...

* گل نرگس *
92/9/13
تشنه...
شب اول ماه صفر......
تشنه...
*تو کوچه هاي شام جاي تو خالي بود*
*ولي رو نيزه ها ديدم سرت چه حالي بود*
*ديدم تو شهر شام تب کينه حيدر و*
*يهود ازم گرفت با سنگ تقاص خيبرو*
دلآرام
:(
گمنامه
...بهترين وقت ملاقاتِ خدا نيمه شب است ...دخترت وقت سحر، قصد سفر داشت پدر...
تشنه...
:'( :'( @};-