وبلاگ :
تشنه حضور....
يادداشت :
دختر و بابا....
نظرات :
6
خصوصي ،
27
عمومي
پارسي يار
: 14 علاقه ، 9 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
علوي
يه دختري با باباش به من مي کرد اشاره
مي گفت ببين يتيمه ديگه بابا نداره
اون دل شب عموجون توي صحرا يه گرگ بود
هيچ برات نميگم دست عدو بزرگ بود
پاسخ
:(((......