دو دل نباش ، يکي کن دل و به دريا زن
و پشت پا به تعلق به اهل دنيا زن
که مانده است دو منزل به ماه خون و جنون
و سنگ عشق به سينه به ياد مولا زن
دارد سماور تکيه جوش مي کند
با قل قلش براي تو چاووش مي کند
جانم فداي سينه زن تشنه ات حسين
وقتي که چاي روضهء تو نوش مي کند